گاهــی فکـر میکنم کــار تـــو “ســـــخــــت تر” از مـــن است !!
مـن یـــــک دنـــیا دوستت دارم …
و تو زیر بـار این همــــه عشـــــق قــــد خـم نمیکنی
مهربان من ،
آهنگ حضورت در کنارم آنقدر لطیف و شاعرانه است که من را مدهوش میکند…
“”تو تنها کسی هستی”" که برای من ارزش فکر کردن را داری!!!
گـاهـی وقـتـا
دلـم فـقـط سـنـگـیـنـی نـگـاهـت رو مـیـخـواد
که زُل بـزنـی بـهـم
و مـ ـن بـه روی خـودم نـیـارم
میمانم در کنار خاطراتت..
با سکوتی مه آلود در شبی آرام..
در برکه ای خاموش..
هنوز هم صدای جیر جیر با رقص ستاره ها مرا به خواب میبرند…
راستی سقف روئیایت چه رنگیست..؟؟
..... گاهی پروانه ها هم
اشتباه عاشق میشوند
بجای شمع
گرد چراغهای بی احساس خیابان میمیرند …/!/
امشب تمام حوصله ام را
در یک کلام کوچک
از تو
خلاصه کردم
ای کاش می شد
یک بار بگویم ” دوستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم ”
ای کاش فقط
تنها همین یک بار
تکرار می شد
خــیـلـــی سـخـتــه
کـــه عـشـقـــت رو بـــا کـــس دیـگــــه ای بـبـیـنـی
بـعـــد بـهـــش اس ام اس بــــدی کـجـــایـــی ؟
بـگــــه تـــو قـلـبـتـــــــم . . . !.
ایـن روزهــا
عجیـب دلـم بـچگـی مـی خواهـد...
خستـه ام
فـقط یـک قـلم لطـفاً...
می خواهـم خـودم را خط خـطی کنـم!
دیدی که سخــــت نیســـــت
تنها بدون مــــــــــن ؟!!
دیدی صبح می شود
شب ها بدون مـــــــــن !!
فرقی نمی کند
با مــــــن …بدون مــــــن…
دیــــــروز گر چه ســـــــخت
امروزم هم گذشت …!!!
طوری نمی شود
فردا بدون مــــــن!!!…
اینقدر تو خوابم تو رو دیدم
دیگه نمیگم:خوابم میاد
میگم :عشقم میاد
وعده ی ما همون رویای همیشگی….
یادم باشد بگویمت
بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است
وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی ،
که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای
داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم …
از میان این همه “بود”من در آرزوی یکی ام که ” نبود
بگذار در گوشت بگویم
” میـــخواهــمــــــــت ” …
این خلاصه ی ،
تمام حرفای عاشقــــانه دنـــیاست…!!!
در آغـــوش خودم هستـــم!
مـــن خودم را در آغوش گرفتـــه ام…!
نه چنـــدان با لطافتــــ
نه چنـــدان با محبتــــ…
امـــا
وفـــادار….وفـــادار….
آدم خوب قصه های من......!!
دلتنگت شده ام، حجمش را میخواهی؟؟؟
خــــــــــــــدا را تصور کن
یکرنگ که باشی،
زود چشمشان را میزنی،
خسته میشوند از رنگ تکراریت،
این روزها دوره ی رنگین کماان هاست...
بگو تمام تـــــــــو مال مــــن است
دلــــــــم میخواهد
حســـادت کنم به خـــــــودم
جـــــدا که شدیم…
هر دو به یک احســـاس رسیدیم
تو به “فراغـــــــــــت”
من به “فراقــــــــــــت”
یک حرف که مهم نیست
حماقت چیست…؟
این که من…
تو را…
با تمام بدی هایی که در حقم میکنی…
هنوز…!!
دوســـــــــــــــــــــــت دارم
هیچ کس منو دوســــــــت نداره
منظورش از هیچ کــــس ،
یک نفــــــــر بیشتر نیست…
همون یه نفری که برای اون همه کســــــــه
و من بوسه ز لیوان
دی دی ز لبت
بوسه گرفتم به چه عنوان…؟!!
جایــی در ایــن کرِه ی خاكـــــــــي
تــو نفس میکــشــی و مـن
از هــمآטּ نفـس ها يــــــتـــ ،،، نفس میکشم !
تـو بــــــــــاش !!!
هـوايتــــــــــــ ! بـویـتـ ! برآی زِنده ماندنم كافــــــــی است
خنــــــده دار است…نه؟!
که تـــــو هی مرا دور بزنی
و مـــن
دلــــــــم را خوش کنم
که در محاصـــره ی توام
ناخود آگاه لبخند روی لبات میشونه
چقدر دوس دارم این لبخند های بیگاه را
گــاهــی وقــتــهــا مــجــبــوری اَحــمـق بــاشـی !
رویِ کــاغـَـذ مــیــنــویــســم
دَســتــهــایِ تـــُـو . . .
و رویِ آن دســت مــیــکــشــم ...
شاید دلیلی باشد
برای زندگی ،
اما بی شک
"تـــــــــــــــو"
بهانه ی آنی
همه ی عمرم را جمع می کنم
و برای دیدن تو
آماده می شوم
عجله کن
فرصت فکر کردن نیست
با همین یک نگاه
باید عاشــــــــــــق شویم
دیگر از آن لبخندها
آن هم ناگهانی ،
نثار چشمهای…
بیقرآرم نکنی،،،
دلـــــــــــــــــــم
طاقت این همه عاشقی را ندارد…
وقتی چشمانم را روی هم می گذارم…
خواب مرا نمی برد…
تــــــــو را می آورد!!!
از میان فرسنگ ها …
فاصـــــــــــــــــــــــــــــــــــله…